جدول جو
جدول جو

معنی عمار موصلی - جستجوی لغت در جدول جو

عمار موصلی
(عَمْ ما رِ مَ / مو صِ)
ابن علی موصلی، مکنی به ابوالقاسم. طبیب و کحّال نیمۀ دوم قرن چهارم هجری. اصل او از موصل بود و در ایام الحاکم بامرالله خلیفۀ فاطمی مصر، به مصر سفر کرد. درگذشت او پیش از سال 411 ه. ق. بوده است. او راست: المنتخب فی علم العین و عللها و مداواتها بالادویه و الحدید، که آن را به نام الحاکم بامرالله تألیف کرد. (از الاعلام زرکلی). رجوع به طبقات الاطباء ج 2 ص 89، معجم المؤلفین ج 7 ص 268 و عیون الانباء ابن ابی اصیبعه ج 2 ص 89 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ مَ رِ مَ /مو صِ)
ابن بدربن سعید موصلی حنفی. ملقب به ضیاءالدین، مکنی به ابوحفص. از علمای حدیث بود و بسال 557 ه. ق. در موصل تولد یافت و در سال 622 ه. ق. در دمشق درگذشت. او راست: 1- استنباط المعین فی العلل و التاریخ الابن معین. 2- الجمع بین الصحیحین. 3- العقیده الصحیحه فی الموضوعات الصریحه. 4- معرفهالموقوف علی الموقوف. 5- المغنی عن الحفظ و الکتاب بقولهم لم یصح شی ٔ فی هذا الباب. (از الاعلام زرکلی). رجوع به مآخذ ذیل شود: الرسائل المستطرفه ص 114. الجواهر المضیئه ج 1 ص 387. الزهراء ج 1 ص 56. علماء بغداد ص 158. شذرات الذهب ج 5 ص 101. کشف الظنون ص 80
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عُ مَ)
ابن علی بن مرادبن عثمان بن علی بن قاسم عمری موصلی شافعی. وی ادیب بود و در سال 1147 هجری قمری متولد شد و در 1192 هجری قمری درگذشت و در اسکدار دفن گردید. او راست: 1- دو کتاب که محتوی در حدود سی علم است. 2- کتابی در معانی و بیان. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 769 و الاعلام زرکلی ج 5 ص 130)
لغت نامه دهخدا